شاید او روزی آمد.....

زمانی کسی را یافتم که به گمانم لایق عشق بود ،اما گذر زمان به من آموخت که هر کس لایق عشق نیست.

شاید او روزی آمد.....

زمانی کسی را یافتم که به گمانم لایق عشق بود ،اما گذر زمان به من آموخت که هر کس لایق عشق نیست.

روزگار تلخ تنهایی...

در این روزگار تنها ماندن بهترین چیز است ..........

 

می دانی چرا؟؟؟

 

تنها ماندن بهتر از آلوده شدن است .

تنها ماندن بهتر از تن به هر چه سپردن است .

تنها ماندن بهتر از تن به گناهی نابخشودنی دادن است .

تنها ماندن بهتر از گرفتار شدن در عذاب و هرزگی است .

در این زمان تنها تو را می خواهند برای ..........

 

خوب می دانی چه میگویم .......

 

تنها برای فرو نشاندن عطش وجودشان .

تنها برای هوس و لعبت بودنشان .

 

می گویند در گذشته این چنین نبوده است ؛

 

آیا به راستی در آن زمان این چنین نبوده .

اگر نبوده خوشا به حال آنان که در آن زمان زیستند و رفتند .

در زمان ما تنها تو را می خواهند که نیازشان را برآورده کنند .

 

 آنهم چه نیازی، هوس ....

 

همه دوست داشتنها تنها در این سه حرف مسخره خلاصه می شود؛

 

تنها در هوس

 

اگر در وادی هوس با آنان بودی که هیچ عاشق تو هستند تا زمان سیراب شدنشان .

اما اگر نبودی باز هم تنهایی و باید با تنها ماندن خو بگیری .

ولی این تنها ماندن لذتش بیشتر است از آن دوستی .

 

آنان عشق را با هوس اشتباه گرفته اند .

 

آنان لحظات لذت آور زودگذر را با دقایق ماندگار عشق عوض میکنند .

و این برای ما انسانها باید دردی عمیق و پایدار باشد .

 

دردی که در جای جای این شهر یافت می شود.

 

در اینکه دختری پیمانی با پسری به ظاهر عاشق می بندد و

بعد از گذشت ساعتی از دوستی با پیشنهادی روبرو است؛

حال دختر می ماند و یک دو راهی.

 

او کدامین راه را انتخاب کند ؟

 

ماندن و تن به هر چه دادن یا رفتن و باز هم تنها ماندن .

 

این است که می گویم تنها ماندن بهترین رفیق و همدم است.

 

حال به نظر شما کدامین راه ؟

 

 

خسته ام از این دنیای نا پاک و هرزه که عشق در آن دیگر معنا ندارد.